پژمرده در بهار
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۰۷ ب.ظ
بهار آمد ..
با بوی یاس و بنفشه و سنبل ..
همان غنچه های گلبرگ درهم پیچیده و جامه در آغوش کشیده ..
که شکفتند در افتاب زرین و نسیم جان افزای بهار ...
با شاپرکهای رنگارنگ و سنجاقکهای قشنگ ...
همان که پیله دریدند و بذر زندگی سُفتند در فصل شکوفایی بهار ...
با رودهای خروشان و نهرهای روان ...
که آب کردند انجمادِ سکون و یخبندانِ واماندگیها را
و رهیدند از جاماندگی و تاخیر سفرِ جاریِ زندگی بهار ...
و این منم که شکفتم و دریدم و آب کردم و سُفتم ...
لیک پژمردم در بهار...
۹۹/۰۱/۱۹