به همین راحتی ست ...
می توان عشق را نشانه گذاشت ...
تا انجا که پیش رفت و دل را تپید و نفس را بشماره انداخت علامت زد و نقطه کذاشت ..
مجالی دهیم تا کینه ها و دلزدگیها دمار از روزگارمان در آورد ...
خاطرات تلخ و جانفرسا را در صندوقچه ای محبوس کرد ...
و عشق را دوباره از سر خط اغاز کرد ...
هرجا از عشق جا ماندی بایست و بلند بگو .." اجازه من جا ماندم " .
معلم عشق را با ملایمت به تاخیر دعوت کن تا صبرکند ..
به همین راحتی ست ...
دیدن انچه را که عشق برایت مهیا می کند و در کف اخلاص می گذارد
و ندیدن انچه که دلت را می فشارد و لاجرم باعشق همراه است ..
عشق شمشیری دوسرکه یکسرش همه شور زندگی و ترنم مرغکی بر دار گذشت و اغماض ،
و یکسرش دلنگرانیها ، دلخوریها و پژمردنهای بی غرض است ، پناهت می دهد از خشکیدنهای
بی بازگشت ، دلخوری های ناعلاج و پژمردنهایی سوزان ...
تمام زیبایی ها را در عشق خلاصه کن و تمام عشق را در چشمانی دلربا جستجو...!
فقط به کنکاش عشق بپرداز و زشتی ها و پلشتی ها را مبرا بدان از چشمانی البته گناه الود !،
اما عاشق و سخاوتمند ..
همه را گفتیم و همه گفتند ، اما تو ای عاشق
حریمت را از لوث وجود خائن الوده به جذام خیانت ، پاک کن
به همین راحتی !!!!!!