دلنوشته های وحید کیاپور

فرهنگی.ادبی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ فروردين ۹۹، ۱۶:۰۶ - علی شبانه
    همم...

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

ملکه اردیبهشت

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۰۱ ب.ظ

 

موسم خرمی دشت و دمن است و  گاهه ی مستی چشمان غزل خوان ...

فصل نشو و نمای نبات در غایت و  گلبنهای تمام شکفته‌ی گلشن  و لطافت هواست    ...

امپراطوری "اردیبهشت" ; 

این "نگاهبان زمین"  و "برپا 

کننده ی نظم در هستی"  را 

خرمی هست و نشاط ، 

شکوفایی هست و طراوت ، 

وصال هست و نیل به دامان 

جانان ،  نمو هست و 

بالندگی ،  میلاد هست و 

نورسیدگی ..

این امپراطوری را ملکه ای 

است نشسته بر سریر سبز 

بهار و طلایه دار شور زندگی  

و عطر مشک سای 

سرزندگی ..

ملکه اردیبهشت ...

میلادت مبارک 🌸

#کیا

تهران _بیست چهارم اردیبهشت ۹۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۰۱
وحید کیاپور

روزی معلم ...!

جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۰۹ ب.ظ

معلم عزیزم
ممنونم 
که بمن اموختی منطقِ  چگونه بودن را 
چگونه گفتن را  و چگونه  عمل کردن را    

تو بودی که آموختی چگونه تلاش کنم 
که برسم به آن مقصد مطمئنی که خود آنرا برایم مهیا کرده بودی .. 

تو بودی که به من درس تحملِ  محنتها ، ممارست در نیل به مقصود  و  ایمان به تواناییهایم را  کلام به کلام و  خط به خط آموختی ...

تو همان بودی که به شوقت سالیانِ عمر را چشم دوخته به لبهای درّ افشانت ، گوش جان سپردم به آنچه تو نیک می پنداری و تو قدر می دانی .  

ممنونم از تو بخاطر تمام سالیانی که رشته رشته موی سپید کردی تا من ذره ذره بالنده شوم ...

ممنونم از تو برای همه این سالهایی که نفس به نفس با من و دل نگرانم بودی .  

از تاریخ گفتی و اندرز گوی شدی تا عبرت گیرم و طریق راست طی کنم ،... از حساب گفتی که محاسبه کنم خود را و انچه بدان عمل می کنم ... از جبر و هندسه گفتی که جبر زمانه را بپذیرم و زیر بار سنگینش کمر خم نکنم و خود را همواره در مرکز   سه راس مثلث ایمان ، تلاش و راس سومی  ببینم !!!! 

اما معلم عزیزم ! آن راس سوم چه ؟ 
از آن حرفی نزدی !!!؟؟  

و در آن روزگاران ندانستم که راس سوم کدامست ! به امید دانستن آن ،  به کلاس بالاتر رفتم  باز هم  نگفتی  .و همینطور کلاس بالاتر و بالاتر  ... و باز نگفتی و نگفتی !!!!!

تا آنکه نیمکتهای مکتبخانه دیگر گنجایشم را نداشتند و از درس و مکتب فارغ شدم و آخر  ، زمانه بمن نهیب زد که راس سوم همان "عشق" است ..

معلم عزیزم 
چرا از عشق نگفتی؟ 
چرا از بشماره افتادن ضربان قلب و پریدن رنگ از رخسار نگفتی ؟؟؟

مکتبت ماوای اموختن بود ... جایی برای تفهیم مفهوم عشق ،  برای ذهنی خالی از جنجالها و کشمکشهای دوران ، لوح سپیدی که آماده ی حک کردن هر  فرازی از فرازهای  لازمه زندگی بود ! 

آنچه تو بمن نیاموختی زمانه همچون گرزی  بر سر و رویم کوفت  و برخاکم نشاند ... نه آنکه بیاموزد ، بلکه بفهماندم که نیاموختم ..!!!!

زمانه درس نمی دهد ..فقط امتحان می کند ..و من درس نیاموخته  مردود این امتحان شدم !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۰۹
وحید کیاپور

متولد اردیبهشت

سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱ ب.ظ

چه زیباست  رویش جوانه ها ی سر براورده از یخهای زمستان ...

چه زیباست خرمی دشت و دمن و چه دلچسب است گرمای افتاب اردیبهشت ...

چه باطراوت است  باران بهار   که می شوید صورت های اشک الود  از جفای سرما  و می زداید  غصه از دلهای   اکنده از غم انتظار بهاران را ...

چه زیباست بازگشت پرتدها ی مهاجر  و  رقص سنجاقکها و بازیگوشی سنجابهای  بیشه زار ...

و چه زیباتر که میلادت  فرخندگی و میمنت این  همه موهبت را دوچندان می کتد ...

میلادت مبارک ...🌸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۵۱
وحید کیاپور

با اتیکت باشیم

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۱۰ ق.ظ

✒️ در روابط  اجتماعیمان رکورد  نزنیم ;

رکورد زدن افتخار آمیز است ، متمایز کننده است و گاهی شخص را مبدل به یک برند می کند .رکورد در ابراز محبت ، رکورد در اهتمام به سایرین ، و رکورد در دگر خواهی از انواع اینهاست .
گاهی شخص رکورد زن تافته ای جدا بافته می شود ،گاهی دوست داشتنی و گاهی ستودنی .
مسئولیت رکورد زن بیش از دیگر افراد است اورا متعهد و متهمّم می کند .به تدریج شخص دلخواسته های خودرا در گرو خواسته ی دیگران می بیند ، آنچه را میخواهد که دیگران می پسندند ، و آنرا می پسندد که دیگران را ایده آل است .واین باور  رفته رفته ،  منشور اخلاقی و ارتباط اجتماعی دیگران  نیز  می شود  و برای دیگران هم این باور که "
انچه ما میخواهیم ، همان خواستنی است" نوعی توقع و انتظار را منتج می گردد  که مسئولیت رکوردزن را بیشتر و البته دشوارتر  می سازد.
شاید باید روی غرفه های روابط اجتماعیمان اتیکت و برچسب قیمت بزنیم و ما‌به‌ازای هر اهتمام‌ورزی، هر بذل محبت ، و هر دگر خواهی را مشخص کنیم تا هرکس بقدر نرخی که می پردازد مشمول لطف و توجه ما قرار گیرد .اینگونه نه کمفروشی ای رخ می دهد و نه حراج توجهات و جانفشانیها . و این موقع است که ارزش لطف و نوعدوستی ما زیر سوال نزفته و انگشت اتهامی بسوی ما نشانه نمی رود.
محکوم به امور ناکرده و موظف به امور کرده ی خود نشده  و  مانند  زاهدی  تنها بواسطه یک خبط ،  زبان زد  خاص و عام نمی شویم حال انکه در جایی دیگر شریری بخاطر یک کار پسندیده مورد ستایش قرار می گیرد .!!!!!!!
چه خوب است روی تک تک ویژگیهای اخلاقی ای که مایلیم صرف دیگزان کنیم برچسب قیمت بچسبانیم تا احیانا از سوی دیگران برچسب بی توجهی و لاقیدی نخوریم .
اینگونه ،  هم ارادتمان به دیگران باور پذیرتر است و هم روح ایثار و نوعدوستی مان از سوی دیگران ، یک عادت  تلقی نمی شود و هرگز این مواهب در ما  نمی میرد . " بیایید با اتیکت باشیم "

#وحیدکیاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۱۰
وحید کیاپور