دلنوشته های وحید کیاپور

فرهنگی.ادبی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ فروردين ۹۹، ۱۶:۰۶ - علی شبانه
    همم...

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعروموسیقی» ثبت شده است

صبح بخیر

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۱۸ ق.ظ

صبحت بخیر



صبحت بخیر


اولین لحظات با اولین"
 صبحت بخیر" ....

اولین صبح بخیرت بامن ...

دیر فهمیدم که چرا همواره
 جا ماندم ..

چرا همیشه دیر رسیدم ...
و چرا حسرت دیر "دیدنت" را عمری بجان خسته خریدم ...

حسرتهایم از غفلتم بود ...
از خواب بی خبری و بی خیالی ...
وقتی چشمهایم مست خواب بود، چشمهای او بیدار ..وقتی هرشب  در اندیشه ام تصویر نادیده ات  را ترسیم می کردم  اندیشه اش هر روز وجودت را رصد می کرد ..! 

وقتی در خواب روی محوت را می دیدم و قلبم به خواهش *یک‌لحظه* دیدنت به طپش می افتاد ، او در بیداری  عقل را به *یک عمر  داشتنت*  بخدمت گرفته بود !
قلبم می خواست که _ببیندت و عقل او میگفت _داشته باشدت..._ 

من به احساس تورا _آزاد_ در مرغزار دلم میخواستم، و او به تعقل تو را _اسیر_ ترفندهای نفس ...

من ندیدمت و به جستحویت بودم و او دیدت و کاستیهایش را در تو جستجو کرد .  ...

تو را صید کرد و سبد عقده ها و نداری هایش را پر کرد و من ماندم و با سبدی تشنه و خالی از آرزوهای برآورده نشده ..
چون خواب بودم و او بیدار ! 
من تورا حس کردم و اوتورا لمس .
من می خواستم که از من به اسمان برسی و اوخواست از تو به کهکشان برسد ...

اینبار بیدار بودم و اولین صبحت بخیر را گفتم ...

اینبار پلک نزدم تا برایت اولین باشم 

یادت باشد " اول من گفتم" 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۸
وحید کیاپور

زیبای خفته

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۰۶ ق.ظ

 






امیدوارم در ارامش خوابیده باشی . خوابی عمیق و دلچسب . چشمان من بیدارند . اما ذهن و روحم پیش تو ودر کنار بالین توست . پوششی برای تن "ارام خفته" ی تو که مبادا  پوششت را کنار زده باشی و التیام است برای ذهن خسته ات که مبادا نیارامد و بیدارت کند . واهمه دارم به چائیدن و  از خواب پریدنت . 
عشقمی و خواهی بود تا زمانیکه ترجمه ی عشق برایم اشناست .تا روزی که  حرارت عشق را تن زمهریرم حس کند و تا شبی که خورشیدش دل ساکت و تاریکم را به ضیاء مبارکش منور گرداند .
بخواب عزیزم که من بیدارم .برای خفتن من هزاران سال مهلت هست . پلک نمی زنم که طرفه العینی دیدنت را از کف ندهم که برای دیدنت زمان شتابان گذراست .
عشقم ! عشقم بمان ...عشقم باش ...و عشق را مدام برایم زمزمه کن که من به زمزمه ی عشق تو در واپسین سالهای عمر ، زنده به عشق شدم . عشقم را باور کن ، وضو ساز و در سجده گاهش برایم نماز امال بخوان که ذات حضرتش مرا از عشق تو محروم نسازد .



#وحید_کیاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۰۶
وحید کیاپور

غم عظمی

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۸ ق.ظ

غم عظمی

 

دور از رخ تو با دل شیدا چکنم ؟ 
 

چکنم با غم و با حسرت فردا چکنم 

 

 

دلم از خواهش دیدارتو خونست کنون
 

تو بگو با دل و با خواهش بیجا چکنم 

 

 

هردم از باده ی گلرنگ لبت مست بدم 
 

فارغ از ساغر تو با می و مینا چکنم ؟ 

 

 

منکه از مشربه ی عشق تو سیراب بدم
 

زین همه تشنگی با نهر مصفا چکنم  ..؟ 

 

 

شب که از زمزمه ی نغمه ی تو خواب شدم
 

بهر این چشمه ی خون با لو و لالا چکنم ؟


 

دیدم از خانه ی من رخت سفر بستی دوش 
 

گیرمی کور بدم با دل بینا  چکنم ...؟ 

 

 

چکنم حال که از عشق  تو بیرون شدم 
 

با غم دلشدگی ، این غم عظمی چکنم ؟

 

#وحیدکیاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۵۸
وحید کیاپور