دلنوشته های وحید کیاپور

فرهنگی.ادبی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ فروردين ۹۹، ۱۶:۰۶ - علی شبانه
    همم...

بیداد

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۵۲ ب.ظ

نباشم ببینم 

که زخم  تن زخمی   را درپناه بیداد  از چشمها پنهان کنی ...

نباشم ببینم 

از پناه داشتن در مٵوای جفا  لبختد خرسندی برلب داشته باشی ، لبی که  زخمی از

دست ناپاک جفاست و با تبسم لاجرمت ، خون از جراحتش سرازیر می شود .

نباشم ببینم 

که بودم و تو برای گناه ناکرده ات نادم و پشیمان شدی ...

که بودم و تو بی پناه و تنها  ناگزیر در لانه گرگ  مامن گزیدی ...

نباشم ببینم که روزی دیگر به اشدّ ستم زیر پا لگدمال باشی به این گناه که ظلم را در اغوش

کشیدی و دادخواهیت به جایی نرسید ...


نباشم که ببینمت ....

و نباشم که ببینمت ...

نبودن دراختیارم نیست اما ندیدن را خوب میدانم .

نبینمت تا  تراشیده نشوم ..نبینمت تا افول خورشید قدرتت را نبینم ..

نباشم ببینم !


#وحیدکیاپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی